چه سوالاتی در ذهنتان نقش میبندد وقتی با محصول یا خدمتی مشابه خودتان مواجهه شوید که گرانتر است اما فروش بالاتری در مقایسه با شما دارد؟ بیشتر ما در برخورد نخست دلایل احساسی را ردیف میکنیم؛ مواردی مانند داشتن رانت و شانس.
منکر وجود روابط ویژه و تاثیرش در روند رشد یک کسب و کار نمیشوم اما در درازمدت آنچه بیش از همه تاثیرگذار است و شما را از سایرین متمایز میکند ارزشیست که خلق میکنید تا خریدار با رغبت و رضایت دست در جیب کند.
چه زمانی میل و اشتیاق برای تجربهی یکی از دردناکترین احساسات- درد پول خرج کردن- فوران میکند؟
اگر خریدار باور کند محصول و خدمت ما ارزش دارد و میتواند باری از روان، زندگی و هزینههای اضافی او کم کند.
برای رسیدن به چنین جایگاهی تکه تکههای پازلی که تصویر برند و خدمات شما را میسازند اهمیت دارند. بنابراین یکپارچگی در رفتار و گفتار برای کلیهی مراحل تولید،برنامههای بازاریابی، فروش، تبلیغات و پشتیبانی لازم است تا تصویر مخدوش نشود.
برای جانبخشی به تصویر همهی خدماتتان را به احساس پایه و اساسی در انسان گره بزنید و با اقدامات همسو نشان دهید دغدغهی مجموعه شما رفع نیاز و کاستن از فشارهای مالی،روانی و زندگی مشتریانتان است.