چه کسانی”هوش جنسی” بالایی دارند؟

هوش جنسی چیست؟

رابطه جنسی را می توان به ارکستری تشبیه کرد که هر جز از بدن در آن ساز خودش را می زند و سعی دارد به قدر توانش در اجرای روایتی موسقیایی کمک کند. برای تخمین هوش جنسی میزان حواس جمعی طرفین در حین اجرای ارکستر را ملاک قرار می دهند.
در این میان یکی شنونده و دیگری گوینده است.
همانند تمام گفتگوهای دلنشین و روحنواز، گوینده فقط از دایره لغات خودش استفاده نمی کند بلکه پیشتر تک تک واژه ها و جملات دیگری را شنیده، حتی ثبت و ضبط کرده است و استفاده می کند تا نشان دهد فرد قابلی است و می تواند در ساختن روایت آن لحظات حضور تمام و کمال داشته باشد.

شاید به همین علت باشد که سردی در گفتگو برای هر دو غیر قابل تحمل و تصور است و اگر زمانی یکی از آنها بفهمد نحوه ادای کلمات و جمله بندی هایش برای دیگری جذاب نیست، حتی آزاردهنده یا مشمئز کننده است، شوکه می شود. زیرا او فقط خواسته به شیوه خودش احساساتش را بیان کند و هرگز قصد دگر آزاری نداشته است.

اما چرا بعد از مدتی بیشتر زوج ها  چنین احوالی را تجربه میکنند؟

زیرا هر دو باور دارند هر چه در چنته داشتنه اند رو کردند و از سویی نمی دانند چه کاری درست است پس گیج و ناامید از هم فاصله می گیرند.

در حالی که در هر تلاشی همیشه امکان خطا وجود دارد و برای رفع کاستی های احتمالی یا ترغیب و تحریک مجدد فرد ناراضی می توان استفاده از سایر ادوات، اصوات و واژه ها را امتحان کرد.

افراد با هوش بالای جنسی  چطور ؟

آنها سرنوشتی متفاوت دارند زیرا یک قدم جلوتر هستند و از خودشان شروع می کنند. احساسات و عواطف را می شناسند سپس انتظاراتشان را تعریف می کنند. چون نگران نقش گویندگی نیستند، شنوندگان ماهری هستند و زمینه را مهیا می کنند تا دیگری هم خود واقعی اش را بازی کند.

در مجموع، ترتیبی می دهند تا رابطه ای معنادار، هدفمند، خلاق و سرشار از بازی و هیجان داشته باشند.

دانستیم معاشقه و تنانگی تکه ای از یک روایت بلند است. دو نفری که خالق آن هستند، باید بدانند کارکرد هر قسمت چیست و چه نقشی در ایجاد یک گفتگوی موثر دارد.

اما شوربختانه بساطی در جهان امروز با نمادهای مدرنیته از قبیل شبکه های اجتماعی، تبلیغات و فیلمهای پورن پهن شده تا نابودی این شکل از گفتگو و داستان سرایی را رقم بزند.

تلاشها در راستای تخریب ذائقه زیبا و ذاتی آدمهاست تا احساس فقر و کمبود کنند.

کم نیستند افرادی که از تن خود شرمسارند یا اصلا آن را نمی شناسند و از ترس نقابهای دروغین بر چهره می زنند و احساسات در قالب کلمات و واژه هایی رد و بدل می شوند که از تن و جان آنها تراوش نمی شود.

در عوض آنها که هوش جنسی بالا دارند، هر لحظه به ناخودآگاه سرک می کشند و برای شناخت سایه ها و عقده ها در تلاشند و آگاهند حواسپرتی، جان بخشی تنانگی را زایل می کند زیرا به خوبی می دانند، هرکس وظیفه دارد ساز تن خود را کوک کند و بی تردید هیچ ساز ناکوکی برای اجراهای باشکوه انتخاب نمی شود!