فقط شلخته ها بخوانند…

اگر کمی به درد دل اطرافیان گوش دهید، درصد بالایی از بی اعتمادی، سو تفاهم و بی احترامی شاکی هستند و شلختگی یکی از مسببین ردیف اول در ایجاد چنین شرایطیست.
ولی اگر از افراد بی نظم بخواهید که برای رفع یا پیشگیری از مشگلات مشابه نظم را تمرین کنند. احتمال دارد با اتصال این عادت به تیپ شخصیتی، خودشان را توجیه کنند.
ماجرا از این قرار است که در بررسی های روانشناسان بعضی از افراد خلاق در بی نظمی هم نظم دارند. در واقع، ذهن خلاق قید و بند و چارچوب را دوست ندارد.

آنها ترجیح می دهند در محیط هایی کار کنند که قوانین دست و پا گیر نباشد.

با وجود اینکه این موضوع صحت دارد اما جای چند سوال باز است:

• آیا همه افراد خلاق شلخته هستند؟
• آیا هر شلخته ای خلاق است؟
• آیا جامعه آماری افراد مورد مطالعه، قابل تعمیم هستند؟

در مواردی برای اثبات این فرضیه تصاویری از دفاتر و میز کار افراد موفق و تاثیر گذار هم انتشار داده می شود اما تمام داستان نمی تواند به این سادگی باشد.
کمی منطقی تر به موضوع نگاه کنیم.
اکثر افراد در محیط های شلوغ و درهم و برهم تمرکز کافی ندارند و بهره وری آنها کاهش می یابد.
پس عقل شرط می کند که خودمان را در رده خواص جا نزنیم !
اما اگر هنوز اصرار دارید شلختگی لازمه خلاقیت است کمی به محدودیت انرژی فکر کنید.
اینکه یک نفر می تواند در میان کوهی از کتاب و دفتر یک برگه را پیدا کند، عجیب نیست. غریب این است که چرا انرژی که می تواند صرف فعالیت دیگری در جهت تقویت خلاقیت شود، برای چنین کاری صرف می شود؟
البته بر هیچ کس پوشیده نیست که با وجود مشغله فراوان، داشتن نظم کار بسیار سختیست و در بعضی حالات به صرف انرژی زیاد نیاز دارد اما در کنار محدودیت انرژی، امکان بازیابی آن وجود دارد . برای تمدید و تجدید انرژی نیاز دارید تا ذهن  و فکر را سامان دهید.
از طرفی ذهن منعطف و باز، لزوما بی نظم نیست. در واقع ذهنی که بتواند منظم باشد سپس با شکستن قواعد و اصول، بی نظمی را انتخاب کند. احتمالا خلاقیت بیشتری را تجربه می کند.
اما آنکه هزار قطعه و وسیله در یک فضای کوچک روی هم قرار داده ، ذهنی پازلی برای خودش ساخته است که با یک تکان شدید قطعه قطعه می شود. اگر هم ذهن توانایی زایش و خلق داشته باش، پایداری و پویایی در خلق سخت می شود.
خلق پایدار و اثر ماندگار بدون داشتن قواعد شخصی در بیشتر مواقع غیر ممکن است.