“حدس سرد” درباره مخاطب چه می گوید؟

 

شناخت مخاطب یعنی بدانیم چه کسی قرار است ما را بشنود، بییند یا بخواند. اگر بدانید طرف مقابلتان در یک ارتباط چه ویژگی هایی دارد، می توانید طوری رفتار کرده که توجه اش را جلب کنید.
اصول بسیاری از لحن،موضوع تا شیوه برقراری ارتباط بر چند و چون روابط اثرگذارند. اما نقاط کوری هستند که فقط عده کمی نسبت به تاثیرشان آگاهند و از آنها به شکلی بهینه استفاده می کنند و می توانند با بهره جویی از آنها موفق ترین افراد در روابط از هر جنسی باشند.
جالب اینجاست که زنان در مقایسه با اکثر مردان به میزان بیشتری از این توانمندی بهره بردند. البته ممکن است نسبت به داشتنش واقف نباشند .
وجود گرم و پر مهر زنان پر از حدسیات سرد درباره رفتارها و حرکات دیگران است. البته مردان هنرمند یا آنها که ابعاد زنانه وجودشان را تربیت کرده اند هم بیشتر از بقیه هم نوعانشان می توانند چنین حدسیاتی داشته باشند.
اینها، حدس و گمان هایی هستند که بر اساس شهود زده می شوند یعنی افراد از نیروی باطنی که به صورت ذاتی در وجودشان است برای پیش بینی رفتارها و اعمال سایرین استفاده می کنند.
چنین افرادی چون به ناخودآگاه دسترسی بیشتری دارند، تمام ایما و اشاره ها و جزئیات رفتاری از حالت نگاه تا نشستن را زیر نظر دارند و احتمالا منظور مخاطبین را بهتر درک میکنند زیرا مغز کلام را می گیرند و با پوسته ظاهری آن به تنهایی قضاوت نمی کنند.
تحقیقاتی که در حوزه زبان بدن انجام شده نشان داده مبنای حرکتی افراد در فرهنگ های مختلف یکسان است پس اگر رمالها و فالگیرها می دانند چطور با تمرکز بر زبان بدن و جزئیات رفتاری رازهای مگو را بازگو کنند چرا ما شانس خودمان را با آموزش دیدن امتحان نکنیم؟!
این حدسیات به واقعیت نزدیک ترند و دستیابی به آنها، با یادگیری معانی ریزحرکات بدنی مقدور است.

منفعت چنین آگاهی به همین جا ختم نمی شود حتی می توان از خطاهایی مانند اثر هاله ای پیشگیری کرد. وقتی خطای اثر هاله ای در جایی قابل شناسایی است که فراتر از جذابیتهای ظاهری به ناخودآگاه برویم و دانش زبان بدن هم ما را نسبت به معانی واقعی رفتارها آگاه میکند، پس با یادگیری و کسب آگاهی از علائم حرکتی بدن ممکن است بتوان بروز چنین خطایی را کاهش داد.
درباره تاثیرات ” اثر هاله ای” حتما بیشتر می نویسم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *